اکسیژن چیست؟
شده بعضی وقتا دلتون بخواد یه جاهایی برید کهاحدی اونجا نباشه، یه جایی مثل یه قلهی کوه، یه جایی مثل یه جادهی فرعی کنار ِ یه کوه سر به فلک کشیده یا یه دشت بزرگ که تا چشم کار میکنه سبزیِ بیشهزار رو ببینید و خط افق و آبیه آسمون. اونجاست که وقتی به مقصد ناکجاآباد خواستهی دلتون رسیدید با تمام وجودتون نفس راحتی میکشید و با خودتون میگید: آخیییییش…. چقدر خوبه که توی شهر نیستم و چقدر خوبه که دیگه رنگِ بی رنگی شهرها و دو رنگی آدما رو نمی بینم و بعد دوباره سبزی دشت بیپایان رو با شهری که انگار گَردِ مرده پاشیده شده باشه روی ساختموناش مقایسه می کنید و میگید چقدر خوبه که دیگه رنگای خاکستری و سیاه و سفید رو نمی بینم و چقدر خوبترِ که چشمم داره رنگهای خدا رو بعد مدتها می بینه.
دقیقا همونجاست که از درونتون تازه یه چیزی شروع به قُل زدن می کنه. یه چیزی که شما رو مجبور به نفس کشیدنهای عمیق و بیوقفه می کنه. انگار تازه بدنتون با عنصری به نام اکسیژن روبه رو شده و ولع کشیدن کُل اکسیژن اطرافشو داره. دقیقا همین جاست که دوباره حال دلتون خوبه، دوباره اون آرامشی که همیشه دنبالشید رو دارید و دوباره نوازش نسیم رو، لای موها و روی گونههاتون حس میکنید.
اینا دقیقا همون چیزاییه که شاید جای دیگهام بوده باشه اما نادیده گرفته بودیدشون و اصلا حتی لحظهای حسشون نکرده بودید، چون انقدر درگیر روزمرگیهای پر تکرار زندگی شده بودید که به کوچیک ترین دلخوشیا توجه نمیکردید. حالا که رسیدید به جایی که همیشه دوست داشتید باید بهتون بگیم با تمام وجودتون نفس بکشید، اگه اهل یوگا هستید یا رقص خاصی بلدید یا اصلا هیچکدوم از اینا هم بلد نیستید اونوقته که ما بهتون میگیم چطوری دست به کار بشید. چشماتونو ببندید و دستاتونو باز کنید و به صدای وزش باد گوش کنید و ششهاتونو از اکسیژن خالص پر کنیدو از تک تک ثانیهها لذت ببرید چون ممکنه وقتی برگردید به این نتیجه برسید که کاش برنگشته بودید.
اکسیژن سبک زندگی سالم
یه وقتایی هم میشه که با دوستاتون یا کسایی که کنارشون حس آرامش میکنید به یه جایی برای پیادهروی میرید. به یه جایی مثل همین دارآباد خودمون، یا اصلا چرا راه دور بریم همین پارکهایی که تو نزدیکیه خونههای تک تکمونه. اونجاست که دوباره حالتون خوبه، فکرتون بازه بازه، اکسیژن خونتون فوله فوله و دلتون میخواد زمان وایسته و اون آرامش رو با تمام وجود بغل کنید و نذارید که قسر در بره. هر کسی به یه نحوی اکسیژن خونش و آرامش وجودیش رو تامین میکنه.
یه سریا با تمام چیزهایی که تا الآن گفتیم حال دلشون خوب میشه و کلی لذت میبرند اما یه سری دیگه هستند که از بزرگترین لذت های زندگیشون یه چیزی به نام غذا خوردنه که نه تنها اصلا هم بد نیست اتفاقا خییییلی هم جالب و جذابه.
خیلی وقتها خیلی از آدمها هم هستند که نه تنها غذا خوردن براشون هیجان انگیزترین فعالیت زندگیشونه بلکه با اولین قاشقی که غذا رو فرو میبرند آرامش خاطر و روان می گیرند.در کنار اینا افراد دیگهای هم هستند که غذای سالم و گیاهی موتور ذهنشون رو راه میندازه و یه جورایی حالش خیلی خوب میشه. نمیدونیم دور و برتون از این جور آدما دارید یا نه؟ چون ما که از این آدما دور خودمون داریم…..:)
چیزی که وجود داره اینه که بگردیم و ببینیم چی حالمونو خوب میکنه. بگردیم و ببینیم کجا میشه اون اکسیژنِ درونیِ وجودمون رو پیدا کنیم و چی باعث میشه که خیلی راحت تر و بدون درد سر به آرامش درونی برسیم. شما هم بگردید و آرامش درونتون رو پیدا کنید حالا میتونه توی رستوران و کافه های جذاب با خوردن یه بشقاب غذا باشه یا گاز زدن بر کنج دل یک سیب گلاب کنار یه جوی روان 🙂